سال ۱۳۹۲ آقایان عمید نائینی و محسن میرزایی پیشنهاد برگزاری انتخاب بهترین آگهی های هر فصل سال را که در روزنامه همشهری به چاپ میرسید مطرح فرمودند. طبیعی است که از نظر حرفهای از جانب من و دوستان دیگر که قرار بود داوری را به عهده بگیریم جذاب و مغتنم بود. در جوار عزیزان کامران کاتوزیان، یونس شکرخواه و امراله فرهادی که دبیری را هم به عهده گرفت اول ماه هر فصل آثار گرافیک تبلیغات چاپ شدهی فصل قبل را که در روزنامه همشهری چاپ شده بود، پس از بازبینی اولیه آقای فرهادی بررسی میکردیم و برای سه نفر طراح خلاق و برتر جایزه تعیین میکردیم. نشستهایی پر شور، آموزنده (برای من) ، پر از بحث و جدل، یاس و امیدواری، شاهد فراز و فرود تبلیغات کشور و …. و یک هفته بعد از داوری در نشستی صمیمانه در شرکت رسانهآرا آقای میرزایی جوایز را اهدا میفرمودند.
بعد از یکسال از این اتفاق خوب و حضور برندگان در مراسم پرشور آخر سال اهالی رسانه و مطبوعات کشور، آقای نائینی پیشنهاد انتخاب طرح از میان تمام روزنامههای سراسری را دادند، که بسیار جذاب بود. اینبار با حجم بسیار زیادی از آگهی طرف بودیم که اگرچه کم نبود اما لزوما منجر به پربار تر بودن نمیشد. حال و هوای آژانسها و طراحان حرفهای همان بود که پیش از آن بود. این اتفاق تا دگرگونی وسیع روزنامه همشهری تا چند سال ادامه داشت و طراحان خوش ذوق بسیاری حضور یافتند و در آتلیههای گرافیک تبلیغاتی رقابت و شور خوشحال کنندهای برپا شده بود. این نگاه موثر و مشوق، مثل هر کار مثمری در این ملک توسط افرادی دلسوز به راه افتاد و مثل همیشه در کوتاه مدت به محاق تعطیلی رفت.
باشد که صنعت تبلیغات رونق بیشتر یابد و مدیران و نویسندگان و طراحان خوش ذوق و قریحه و دانشآموخته بسیاری این چرخ و چرخه ی مهم اقتصادی را در مسیر سالم و زیبا پیش برانند.