رفتن به محتوا رفتن به فوتر

راپرت روزانه از ولایات

راپرت های روزانه را از ولایات مختلف کشور به صورت تلگراف برای صدراعظم«امین السلطان»ارسال می کردند. اخبار مهم به سمع شاه می رسید و کسب تکلیف می شد.

«ناصرالدین شاه قاجار»در حاشیه این سند، پاراف کرده است.  

اداره تلگرافی دولت علیه ایران؛ آذربایجان

روزنامه خط – زنجان

دو روزاست نان فراوان است،«عباسقلی خان» درانتظام امرِ نان، کمال مراقبت را دارد. دیروزغروب دوشنبه ۱۲از«جعفرقلیخان نایب آجودان» که مامور است سواره دویرن را حرکت بدهد، کاغذی رسید که از سواره دویرن دویست نفرشان(را)دیده و مواجب داده شده؛ سیصد نفردیگر، نه حاضر شده، نه مواجب گرفته. حرکت سوار، طولی دارد(زمان بَراست)

قزوین: چند روزی بود جهت نان به مردم سخت می گذشت. اگر پیدا می شد، خیلی ناجنس و بد بود. شاهزاده حاکم و«آقا باقر»و اعیان نوشته قراردادند؛ نان را دومن تبریز(به)بیست وشش شاهی بفروشند، ولی خوب و فراوان باشد،«حاجی محمدحسین» مباشر خبازها که«مشیرالدوله» او را از شهربیرون کرده و در خانه خود پنهان بود، چند روز است آمده به قدر چند خروار آرد(که)در کاروانسرا داشته، انبار او را باز کرده، به خبّاز دادند که مظنه روز قیمت آن را بدهد.

نواب والا«حشمت الدوله» امروز در حصار، اردو دارند. روز سه شنبه زلزله مختصری شد، صدمه نرساند. به تاریخ ۱۴شهر ذیقعده سنه۱۲۹۷

***

خط و نظر«ناصرالدین شاه»

«امین السلطان»،«عمیدالملک» ده روز قبل از این در خاطرت هست که عرض کرد که تلگرافاً نامچه رفته(فوج)سواره را تماماً مواجب داده(و)فرستاده. از آن وقت هر قدر از آذربایجان سوال می شود که این (مواجب)سواره دویرن رسید یا نرسید، متصل می نوشته که هیچ خبری نیست و نرسیده است. اگر رفتن سواره لازم نبود، به آن تاکیدِ حکم نمی شد که«عمیدالملک» برود (و)روانه کند، حالا از این روزنامچه معلوم می شود(که)سواره هنوز نرفته است، مرده شور این نکبت ها را ببرد! در این موقع که سواره دست به قمچی(تازیانه وشلاق= به سرعت) باید برود، این طورمعطل می کنند! تلگراف به خمسه بکن به«عمیدالملک» بد ذات (بگو)که چند روز است درصحرا گ… که را می خورد! سواره را چرا نفرستاده است، …

***

 «ناصرقلی خان عمیدالملک» فرزند«امیر اصلان خان مجدالدوله قاجار» خالوی«ناصرالدین شاه» ( وفات :۱۳۳۰) . وی چندین بار در سال های۱۲۸۵،۱۲۹۵،۱۳۰۱ حکومت زنجان(خمسه) را برعهده داشت. گویا سواره شاهسون دویرن بنا به دلایلی از جمله نگرفتن مواجب در انجام ماموریت تعلل کرده و«عمید الملک» هم نتوانسته او را راضی به حرکت کند و خلاف واقع راپرت داده، موجب رنجش و تکدر خاطر شاه شده که با ادبیات پرخاش گرانه پاراف کرده است.

سند و خوانش: میرغوغا

اشتراک گذاری

ارسال نظر

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.