شش سال پس از انتخاب سلطان احمد به سلطنت ایران، شاه جوان 18 ساله شد. در فاصله ی این سالها یعنی از رسیدن به سلطنت تا رسیدن به سن بلوغ و تاج گذاری میهن عزیز ما با حوادث ناگوار بسیاری روبرو شد تا آنجا که ممکن بود استقلال ایران، پایمال دولت های استعماری شود. سلطان احمد وقتی به سلطنت انتخاب شد، رئیس ایل قاجار که مردی محترم و مورد اعتماد اکثر رجال آن روز ایران بود ، نایب السلطنه ایران گردید. با درگذشت عضد الملک ، ناصر الملک قره گوزلو که از تحصیل کردگان انگلستان بود، مقام نیابت سلطنت را بر عهده گرفت .
در شش سالی که «سلطان احمد» به سن بلوغ نرسیده بود و وظایف پادشاه برعهده نایب السلطنه ها بود، به خاطر آشفتگی اوضاع کشور چند حادثه مهم و زیانبار پیش آمد. یکی از این حوادث، بازگشت «محمد علی شاه» بود. از این قرار که آشفتگی اوضاع کشور در سالهای بعد از انقلاب مشروطیت به آنجا رسید که «محمد علی میرزا» که از سلطنت خلع شده بود، تصمیم گرفت به ایران بازگردد و تاج و تخت خود را پس بگیرد. دولت روسیه تزاری به طور مشروط با این کار موافقت کرد.طرفداران «محمد علی میرزا» به همراه سپاه او که اکثراً از ترکمن ها بودند، تا نزدیکی های تهران پیروزمندانه پیش آمدند . لیکن پیروزی نهایی با قوای دولتی بود . «ارشد الدوله» فرمانده کودتاگران، دستگیر و اعدام شد و از طرف مجلس شورای ملی برای دستگیری شاه سابق، جایزه هنگفتی اعلام گردید. حادثه دیگر، واقعه درگیری سربازان روسی و افراد شهربانی تبریز بود که در آن واقعه عده ای از اهالی تبریز و سربازان روسی کشته شدند.
از آنجا که روسیه تزاری، آذربایجان را عملاً زیر نفوذ خود داشت، نمی توانست چنین عکس العملی را از سوی آزادی خواهان ایران تحمل کند. از این جهت، مسئله ای که می توانست به آسانی با مذاکرات فی مابین حل و فصل شود، به صورت فاجعه ای بزرگ نمایان شد. امپراتور روس دستور صریح داد که دست اندرکاران این برخورد مسلحانه، هرکس و هر مقامی که باشد، اعدام شود و اغماضی صورت نگیرد و در این مورد اولتیماتوم شدید اللحنی با شرایط بسیار سنگین به دولت ایران تحمیل نمود و چون مجلس شورای ملی این اولتیماتوم را رد کرد، سپاهیان روس به قصد گرفتن پایتخت به سوی تهران روانه شدند و در عاشورای 1330 هجری قمری«ثقة الاسلام تبریزی» و گروهی از وطن پرستان و آزادی خواهانی که مشروطیت را به ثمر رسانده بودند، در شهر تبریز به دار کشیده شدند . در نتیجه مجلس شورای ملی، تحت فشار امپراتوری روسیه تزاری تعطیل شد و از آن تاریخ تا هجده سالگی احمد شاه، «ناصر الملک قره گوزلو» درغیاب مجلس شورای ملی مستبدانه زمام امور را در دست گرفت و مشروطه خواهان تندرو را به شدت سرکوب کرد و این حادثه موجب آن شد که در آذربایجان و گیلان و حتی چند نقطه دیگر، تعدادی از قوای مسلح ارتش روسیه تزاری به عنوان حراست از سفارتخانه های اروپائی و اروپائیان باقی بمانند و پایگاههایی برای خود داشته باشند. پس از این وقایع هنگامی که «احمد شاه» به سن قانونی رسید و تاج گذاری کرد، روس ها از برقراری جشن تاج گذاری او در آذربایجان دلخوش نبودند. زیرا آنها عملاً خود را فرمانروای آذربایجان می دانستند . جشن تاج گذاری «احمد شاه» با تشریفات بسیار زیاد در سراسر کشور برگزار شد و مردم ایران که نسبت به این شاه نوجوان احساس دلسوزی زیادی داشتند، به اصطلاح معروف در این جشن، سنگ تمام گذاشتند. اما شوربختانه هنوز تزئینات جشن تاج گذاری در خیابانها، کوچه ها و بازارها به چشم می خورد که ناگهان جنگ جهانی اول آغاز گردید و دولت ایران بلافاصله در این جنگ اعلام بی طرفی نمود. از آنجا که در آذربایجان و برخی از نقاط دیگر پادگانهای ارتش تزاری از دیرباز وجود داشت، امپراتوری عثمانی که همسایه غربی ایران و متحد آلمانها بود، از نخستین روزهای جنگ آن امپراتوری برای بیرون راندن روس ها از آن ایالت، بی طرفی ایران را نادیده گرفت و قوای مسلح عثمانی وارد آذربایجان شدند و بدین ترتیب، از نخستین روزهای جنگ با وجود آنکه ایران از جبهه های جنگ اروپا هزاران فرسنگ فاصله داشت، شعله های خانمان سوز جنگ جهانی اول به آذر بایجان رسید و تبریز در آستانه سقوط قرار گرفت.
مستوفی الممالک رئیس الوزرای ایران