رفتن به محتوا رفتن به فوتر

روباه پیر در لانه خود

صدراعظم آدنائر
او می گوید: اینجا جایی بود که نیروهای متحد، تقریباً مرا کشتند. ایستاده بودم و پیشروی آنان را در آلمان نظاره می کردم. اما خوشبختانه درختی که اینجا قرار داشت، زندگی مرا نجات داد. گلوله به درخت، اصابت و آن را دونیم کرد. آن گلوله می توانست مرا بکشد!

 

 

اشتراک گذاری

ارسال نظر

0/100

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.