ساعت مشیرالسلطنه در خیابان مولوی (مربوط به دورۀ قاجار)
نرسیده به چهارراه مولوی و خیابان ولی عصر (چهارراه گمرک)، خیابانی در ضلع شمالی به اسم «بلورسازی» بود، که به خیابانی می رسید که به آن گذر مهدی موش می گفتند، به هر حال در آن دوران از این نام ها در تهران زیاد بود نظیر محله حموم چال، سرچنبک، گذر لوطی صالح و چاله میدان.
در ابتدای این خیابان ساعتی به اسم «ساعت مشیرالسلطنه» وجود داشت، این ساعت در منارۀ مسجدی جاسازی شده بود، ابتکار معمار آن برای من بسیار جالب بود، در ضلع شرقی این خیابان نیز مدرسه ای از مدارس نوبنیاد دوران پهلوی اول با سبکی اصیل و ساده به اسم «رازی» ساخته بودند. یکی از آرزوهای من این بود که ای کاش مدرسه و مسجد در یک مکان قرار می گرفتند. و خیابان هم که قابلیت عریض شدن داشت به دور این دو ساختمان حرکت می کرد، یعنی وقتی به مسجد و مدرسه می رسید دو شاخه می شد.
با تأسف امروز از آن بنای زیبای مسجد چیزی به درستی به جا نمانده و حتی مغازه داران دور و بر نیز از آن بی خبرند. این بنا به سفارش خانم مشیرالسلطنه ساخته شده بود و بی تردید در زمان خود بنایی منحصر به فرد بود.
یاد دارم در پشت همین کوچه که به طرف محلۀ ارامنه و سرپل امیربهادر می رفتی، میدانگاهی قرار داشت که در وسط آن بنایی ساخته شده از چوب و آجر بود، دلیل گذاشتن ساعت در آنجا را نمی دانم. فضایی بود به شکل هشت ضلعی که از اطراف به هم راه داشت. در سمتِ راست میدان، ساختمانی تازه ساز و چند طبقه ساخته بودند، ای کاش این بناهای محله های قدیمی را با بناهای خوبش حفظ می کردند. اگر این کار صورت می گرفت تا چه حد هویت معماری ایرانی حفظ می شد و چقدر محله های قدیمی بر پا می ماندند، امروزه افسوسِ ما تنها برای از دست رفتن لاله زار نیست، که همۀ محله های قدیمی و با هویت ما چنین هویت اصلی خود را از دست داده اند. در تهران دیروز تا اواخر سال 1330 هنوز می شد نشانه های تهران گذشته را دید، ولی کوچ بی رویه اهالی این محله ها و بی توجهی به آبادکردن محله های قدیمی باعث بی قواره شدن این نواحی شده است، در حالی که یک شهرسازی درست می توانست شمار خانه های زیبا و مستحکم محله ها را حفظ کرده، بازارچه های معروف مثل بازارچه آ شیخ هادی، بازارچه معیر، بازارچه نایب السلطنه، بازارچه نواب و بازارچه امامزاده یحیی و منازل زیبا و بقیه فضاهای درست و بوستان و مدارسی نوبنیاد همانند مدرسه پروین اعتصامی و مدرسه نوبنیاد دیگری هم که در پایین میدان بزرگ اطراف میدان عباس آباد ساخته شده بود و نامش را به خاطر ندارم حفظ کنند.
برگرفته از کتاب آن روگاران تهران، سیاه قلم های خسرو خورشیدی