اولین گرمابه خصوصی در تهران در خیابان سعدی جنوبی، افتتاح 1318
در تهران آن روزگار حمام های زیبایی وجود داشت، البته این حمام ها از جهت معماری شاید خاص بودند حمام های مشهور تهران آن روز بیشتر در اطراف بازار و خیابان های مولوی، سیروس، ری، امیریه و شاهپور قرار داشت، پس از بسته شدن و ممنوعیت خزینه، در خود حمام های قدیمی بسته به گنجایش حمام از شش تا به بالا دوش نصب شده. بعد از نصب دوش در حمام های عمومی، نخستین حمام های خصوصی نیز در تهران ساخته شد، قدیمی ترین آنها در خیابان سعدی گرمابۀ ایران بود بعد به ترتیب گرمابه های خصوصی دیگری که هر یک چند دستگاه دوش داشتند ساخته شد، حمام خصوصی دیگر تهران به اسم گرمابۀ سرچشمه در خیابان سیروس در 1323 ساخته شد که شانزده دستگاه دوش داشت. بعداً گرمابۀ برلیان که بزرگ تر بود ساخته شد، در میدان بهارستان در خیابان باغ سپه سالار، هدایت و همچنین در شرق و غرب تهران چندین حمام دوش دار که به آن خصوصی می گفتند بنا شد، منجمله گرمابه آذرنوش در کوچه ای به همین اسم در خیابان شاهرضا (انقلاب) نرسیده به میدان فردوسی و بعد کم کم در دیگر بخش های تهران و حومه نظیر دربند و شمیران و غیره حمام های دوش دار ساخته شد. آنچه مایۀ تأسف است اینکه حمام های قدیمی زیبا در گوشه گوشه تهران می توانست نظیر آنچه در ترکیه به حمام ترکی معروف است تبدیل شده و از جاذبه های گردشگری این شهر شود که تماماً ویران شدند . امروزه همان کار کیسه کشی در حمام های عمومی ما در آلمان به شکل یک کار مدرن، حدود 50 یورو هزینه می برد اما جالب اینکه در برخی شهرهای ما این حمام های قدیمی را تبدیل به رستوران کردند. تردید نیست که در حمام های قدیمی فرد ابتدا لباس از تن به در می آورد، لنگی می بست و با گذر از حمام سرد، پای به حمام گرم می نهاد و این حمام ها کمتر از سونا های امروزی نبودند.
در گرمابۀ ایران در خیابان سعدی جنوبی بعد از جنگ جهانی دوم که کمپانی های معروف اتومبیل و لوازم ماشین گسترش یافت ابتدا در دو طرف ضلع های حمام، شیشه بزرگی قرار دادند و دو تا ماشین در ویترین ها گذارده و بعد هم کل گرمابۀ ایران تبدیل به یک کمپانی معروف ماشین های امریکایی شد و با کمال تأسف در همین چند سال اخیر ساختمان سینگر که ساختمانی بسیار زیبا با معماری خاص خود و به خیابان سعدی جنوبی شخصیت می داد، مغازه های جنب در ورودی آن را تبدیل به تعویض روغنی کردند.
برگرفته از کتاب آن روزگاران تهران، سیاه قلم های خسرو خورشیدی