رفتن به محتوا رفتن به فوتر

سقاخانه

سقاخانۀ زیبا (در گذر نصیرالدوله) بنای دورۀ قاجار و تابلوی زیبایی در انتهای سقاخانه که نشان دهنده روز عاشورا است. 1322

در کوچه نصیرالدوله، دبستان و دبیرستان بَدر و دبستان مختلط (دخترانه و پسرانه) عفتیه قرار داشت. انتهای این کوچه از سمت چپ به محلۀ سر تخت  و کوچه میرزا محمود وزیر راه داشت و سمت راست راه به بازارچه حمام نواب و بازارچه امامزاره یحیی می رسید. درست روبروی کوچۀ نصیراالدوله در ابتدای دو راهی، سقاخانۀ بسیار زیبایی وجود داشت.

در سال های 1325-1324 متوجه شدم که در دیوارۀ عقبی این سقاخانه تابلوی بسیار زیبایی آویخته است، این سقاخانه در محل اعیان نشین دوران قاجار یعنی «عودلاجان» قرار داشت، که تا حدود دهۀ، سی نیز فضاها و گونۀ معماری این محله پابرچا بود. به راستی این سقاخانه بسیار زیبا بود، در درب آن دریچۀ بسیار زیبایی کار شده بود که گویا شب ها بسته می شد، فلزکاری آن نیز بسیار جذاب و به صورت فرفورژه fer-forge (اصطلاحی فرانسوی برای آهنی که گداخته و کوبیده شده است) در آورده بودند. در سال های دهۀ سی به جای درب زیبای آهنی مشبک آن، دری تمام فلزی قرار گرفت و البته کم کم همه چیز آن از بین رفت، البته آن زمان من هم از آن مدرسه رفته بودم، امام هنگام تحصیل در ایتالیا وقتی اولین تابلوی زیبای دورۀ باروک را دیدم. دقیقاً آن تابلوی زیبای انتهای سقاخانه در ذهنم تداعی شد، خوب یه یاد دارم آن تابلو بر بوم نقاشی شده بود. در بالا قوسی داشت و بوم در آن روزگار از ترک هایی که داشت نشان دهندۀ قدمت آن بود، به هر حال ان فضای زیبا برای همیشه در ذهنم حک شده است. در کنار این سقاخانه، بستنی فروشی برادران اخلاقی بود، که بساط خود را در بعدازظهر هایی دلچسب و نیمه گرم اواخر بهار در مدرسۀ عفتیه کنار حوض مدور و بزرگ آن زیر یک درخت بید برپا می کردند.

برگرفته از کتاب آن روزگاران تهران، سیاه قلم های خسرو خورشیدی

اشتراک گذاری

ارسال نظر

0/100

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.