فدای حضور مبارکت گردم، بعد از تحیّات و لوازم بندگی به عرض عالی می رساند: اگر از راه لطف و بنده نوازی جویای حال این حقیرباشید به حمداله والمِنَه در کمال خوشوقتی بوده و مشغول به دعاگویی هستم؛ اگر از حال بَلده ی طیبه بپرسید، الحال قریب بیست روز بلکه متجاوز است آب قطع و دمار از روزگار مردم در آمده. سقّاها از کوفه حمل آب میکنند و به اَغلی القِیَم [گرانترین قیمتها] فروخته میشود، باری [یک بشکه] از دو قران الی سه قِران و مَردم به این حال از آنطرف هم خبر دخول و تصرف همسایه شمالی ایران ،در ایران سبب تحیر و شورش گردیده ،معابد و مساجد و صفوف جماعت و تدریس بالمرّه، معطل و قریب پانزده روز بود که انجمنی برای تهییج فراهم آمده و در مدرسه مرحوم آقای حاجی قُدَسَ سِره، همه روزه صبح و عصر در منبر به خواندن لوایح و کلمات مهیج، خُطباء و نَطّاقین سخن سرائی کردند؛ حضرات حجج هم بعضی وآ اسلامآ وآ مذهبآ فریاد بلند میفرمودند. نفاقی دربین بود. به ملاحظه تصرف اجنبی طرف تلگراف به شاه مجتمعاً کردند. بناء حرکت به ایران شده، سید [صاحب عُروه] رای نداد. بعد از مجلس شورای سرّی که حجج در خانه شریعت[اصفهانی] قرار بود، باز مخالفت ،سید ظاهر به این مقوله صحبت فرموده که: شماها دست ازمشروطه بردارید! بیرون کردن روس را من متکفّل [میشوم] .مجلس به تکدّر ختم شد. عصری باز در مدرسه علماء و حجج هم قدم رنجه داشته، آقای آخوند [خراسانی] منبر تشریف بردند، حاصل فرمایش ایشان “ما اَملِکُ الّا نفسی”. من حرکت میکنم به سمت ایران، شورش در مجلس افتاد، سیّد هم خبرکرد برای دعا به مقام حضرت حجه عجل الله تعالی فرجه؛ شب باکمال حال و ولوله با مشعل و نوحه مراجعت نموده و متوجه حرم مطهرشده، این معنی را بعضی خوش نداشتند!! که: الحال وقت دعانیست ..! روزی که فردای آنروز بنای حرکت بود به امر جناب سید جار زدند که برای «مسجدِ سَهله» مردم حاضرشوند برای دعا، سید با کمال شکوه به «مسجد سهله» رو [نموده] و اعراب هم از اطراف به مشعل و غوغا استقبال کردند و هنوز حال، معلوم نیست و گویا در کوفه تشریف دارند، ولی دیروز که بیست و ششم جمادی است، آقای آخوند و شریعت و علمای نجف با شدتِ کاریِ تمام حرکت فرمودند، آقای حاجی شیخ عبدالله [مازندرانی] قبل ازایشان حرکت نموده و علماء عرب هم بعضی رفته و روئساشان هم فردا خواهند رفت. ازسامره هم تلگراف حضرت میرزا [محمدتقی شیرازی] مُشعرِ برحرکت است. بحَسَبِ ظاهر، مجمعِ [علماءوروساء] در کاظمین [علیهماالسلام] است تاچه شود!؟ مُقارن حرکتِ دیروز تلگرافی از بختیاری ها رسیده که تهران، به تصرف و مشغول کارهای بزرگ، سیم تلگراف درتصرف ملت است، چون تازگی داشت، به کمال عجله معروض شد، هوا بسیار گرم است، تصرف در مَشاعر دارد. معذرت از معایب عریضه دارم . یک قطعه عکس مجلس تهییج، وقتِ فریادِ ” یاحجه الله “که در زمین این مدرسه گرفته شده است، لفاََ تقدیم شد، خدمت جناب آقای آمیرزا ابوالقاسم سلمه الله تعالی سلام و ازخدمت ایشان بسی شرمندگی دارم.
(سیدابراهیم میرزایی زنجانی)
«میرزا ابراهیم مجتهد» فرزند «حاجی میرزا ابوالمکارم مجتهد زنجانی» بود که از شاگردان آخوند خراسانی محسوب می شد. «حاجی میرزا ابراهیم مجتهد» در شهر نجف در خانه خود استودیو و لابراتوار عکاسی کاملی داشت و این عکس و تزئینات اطراف آن،کار همین مجتهد با ذوق است.
عکس و بازخوانی از میرغوغا
سند از آرشیو محسن میرزایی