سالن مجلل سینما متروپل و سالن انتظار آن ساخته معمار بسیار برجسته ایرانی – ارمنی، وارطان هوانسیاندر ابتدای خیابان لالهزار نو، یکی از سینماهای مجلل و مدرن آن روز تهران در سال 1326 گشایش یافت، نام این سینما متروپل بود، با معماری بسیار خوب که متاسفانه در اثر بی توجهی در همین اواخر از بین رفت.
مانند همه جای دنیا خوب است ساختمانی را که مزیتهایی دارد به خوبی نگهداری کنیم، چون مسیر تحول و ساختار بناها به افزایش دانستههای مردم ما یاری میکند، همان گونه که پردیس پارک ملت که سینمایی مدرن و امروزی است توسط یک آرشیتکت ایرانی ساخته شده و بسیار جالب و با فضاسازی درست است.
چه خوب است امکان قیاس بین معماری امروز و دیروز ما با حفظ چنین بناهایی مهیا گردد.
در سینما متروپل سانس آخر که بین ساعت 8 تا 10 شب بود برنامه باله اجرا میشد، این هنر توسط استاد جانبازیان که استاد باله و تحصیل کرده روسیه بودند در ایران پایه گذاری شده بود، پیش از شروع فیلم یک پرده نمایش باله بسیار جالب ارائه میشد، گاه یک قطعه مثلا از باله «فواره باغچه سرا» اجرا میشد. بهای بلیط در زمان اجرای باله جانبازیان دوبرابر میشد و هدف این استاد باله این بود که این هنر را با ظرافتهای خود و حفظ جایگاه معنویاش به خوبی معرفی نماید. با تاسف در ماههای بعد این نمایش متوقف شد. جانبازیان بیشتر وقتها جشن سالانه هنرستان خود را در این سینما برپا میکرد و هنرجویان او، با مهارت، آموختههای یک ساله خود را هنرمندانه نمایش میدادند. اما خود سینما توسط آرشیتکت معروف «وارطان هوانسیان» ساخته شده بود که ساختمانهای بینظیری در تهران بنا نهاد، از آن جمله، ساختمان بسیار زیبایی در نزدیکی چهارراه مهنا در خیابان لالهزار نو که در سال 1329 اولین دانشکده ملی با نام دانشکده پزشکی در آنجا آغاز به کار کرد. اما بعد از یک یا دوسال به تبریز منتقل شد و گویا بعد هم منحل شد. این بنا امروز نام مهمانپذیر لاله را بر خود دارد. وارطان هوانسیان که در پاریس تحصیل کرده بود این سینما را بسیار زیبا با ورودی مدور و سالن انتظاری با پلهای بسیار زیبا که به طبقه دوم میپیوست و بالکنها و قسمتهای اداری سینما را به هم مرتبط میکرد با سالن نمایش بسیار زیبا که یک سن بزرگ داشت که در انتهای صحنه، پرده سینما بود ساخته بود، اطراف صحنه را ستونهایی با رنگآمیزی و نقاشیهای بسیار زیبایی پوشانده بود که در واقع تمام سالن از این نقاشی بهره برده بود، سالن بسیار زیبا و قابل ملاحظهای که بعد از سینما ایران شاهد آن بودیم.
نمای سینما معماری چشمگیری داشت که نگاه هرد بینندهای را به خود جلب میکرد. سالن انتظار آن نیز بسیار زیبا و مجلل و دارای معماری درست و حساب شده بود. در اواخر دهه چهل دیگر نشانی از معماری زیبای خیابان لالهزار وجود نداشت و این خیابان توسط خیاط خانهها با تابلوهایشان و کولرهای از فرم خارج شده پوشانده شده بود.
سالن این سینما نیز بسیار مجلل بود، روی ستونها و دیوارهها تصاویر برگرفته از مینیاتورهای ایرانی با رنگآمیزی و گچ کاری زیبایی به کار گرفته شده بود. بلیط سانس آخر سینما به خاطر اجرای باله حدود چهار تومان بود. البته این برنامه عمر چندان دیرپایی نداشت.
در کتابی که آثار استاد معماری زندهیاد وارطان هوانسیان به چاپ رسیده تصویری از سالن انتظار انداختهاند که سالن انتظار طبقه دوم سینما میباشد و پلهها به قسمت اداری و طبقات دیگر راه مییابد، متاسفانه در این کتاب عکسی از پله بسیار زیبای سالن انتظار اصلی سینما موجود نمیباشد و من آن را با خاطره خودم که از آن پله زیبا و سالن انتظار به یاد داشتم طراحی کردم.