این عقدنامه مربوط به سال 1288 هجری قمری است که تاریخ ازدواج حاجی میرزا ابوعبدالله زنجانی با فاطمه خانم نوه دختری خاتم الفقها شیخ مرتضی انصاری ، در آن ثبت شده است. حاجی میرزا ابوعبدالله زنجانی پسر سوم حاجی سید ابوالقاسم مجتهد زنجانی و شاگرد حاجی ملاهادی سبزواری و میرزای شیرازی بود ، که هنگام تحصیل در نجف اشرف با نوه شیخ وصلت کرده است. با این ازدواج خاندان میرزایی با خاندان «سِبط الشیخ عراقی» خویشاوند شدند. پدرم حاج میرزا علی میرزایی برادر بزرگ او مرحوم آیت الله حاجی سید مهدی میرزایی و آیات اعظام یعنی حاجی سید محمد مجتهد زنجانی و آیت الله سید حسین میرزایی ملقب به آقا نجفی و آیت الله آقا میرزا ابوالطالب و همچنین آیت الله سید ابوالحسن ملکی و آیت الله آقا میرزا باقر ملکی ،حاصل این ازدواج هستند. فاطمه خانم نوه شیخ مرتضی انصاری در زنجان فوت کرد و جنازه او در نجف اشرف به خاک سپرده شد. خانواده های دیگری که با خاندان میرزایی بر اثر ازدواج میان طایفه ها ، خویشاوند سببی شدند، خاندان مظفری ، مُعزی ، ذوالفقاری ، رهبری، ملکی، مجتهدی، معینی، کاووسی و خطیبی می باشند. ارتباط خاندان میرزایی و مظفری ، نتیجه ازدواج «خاصه خانم» ، دختر مظفرالدوله با حاجی میرزا ابوطالب زنجانی، پسر حاجی میرزا ابوالقاسم ملقب به جناب میرزا است. پس از مرگ خاصه خانم حاجی میرزا ابوالطالب زنجانی (عموی پدرم) با خانم فخرالسلطنه ، دخترعموی ناصرالدین شاه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار دختر بود.
کوتاه سخن این که ، ازدواج حاجی میرزا ابوطالب زنجانی با دختر مظفرالدوله و پس از مرگ «خاصه خانم» با فخرالسلطنه دختر معزالدوله عموی ناصرالدین شاه از دو سو، خانواده میرزایی و موسوی را با خانواده سلطنتی قاجار مرتبط ساخت. آیات اعظام ، حاجی سید ابوالفضل موسوی و آیت الله سید رضا زنجانی از سوی مادر ، نوادگان عبد الله میرزای قاجار ، عموی ناصرالدین شاه می باشند.
این نکته قابل ذکر است که بر اساس سیاحت نامه ها، یادداشت های متفرقه و اسنادی که در دست است، نصف آبادی ها و دهات زنجان و حومه که در زمان قاجار«خمسه» نامیده میشد، از آنِ خاندان مظفری بود.
این عقدنامه مرحومه فاطمه ، نواده دختری خاتم الفقها شیخ مرتضی انصاری است که به عقد حاج میرزا ابوعبدالله مجتهد زنجانی درآمده و آیت الله عظمی حاج میرزا مهدی مجتهد زنجانی و مرحوم حاج میرزا علی میرزایی ، فرزندان آن مرحومه هستند. با ازدواج مرحوم حاج میرزا ابوعبدالله با نوه ی شیخ ، خانواده ی میرزایی با خاندان «سِبط الشیخ» که از خانواده های معتبر و با نفوذ عراق بودند، خویشاوند شده اند.
آن مرحومه در زنجان به رحمت ایزدی پیوست و جنازه اش به نجف منتقل شد . توضیح آنکه شیخ مرتضی انصاری فرزند ذُکور نداشت.
تاریخ سند 1288
متعلق به 154 سال پیش است.
شیخ مرتضی انصاری
استاد مهدی بامداد، در کتاب تاریخ رجال ایران قرن (قرن 12-13-14)، درباره شیخ مرتضی انصاری چنین می نویسد :
شیخ مرتضی انصاری از عُلمای روحانی بزرگ و از مفاخر عالم تشَیُع بوده و بزرگی او ازجهات مختلف از جمله علم، وَرَع (پرهیزکاری) و تقوی می باشد که دیگران به جامعیت او نبوده اند و پیشوای دین هم باید چنین باشد.
شیخ در سال 1214 هجری قمری متولد شد. در سن 20 سالگی به عراق رفت و در آنجا به تحصیل خویش ادامه داد. استادان او سیّد محمد مجاهد ، شریف العلمای آملی ، شیخ علی کاشف الخطاء و مُلّا احمد نراقی بوده اند.
پس از درگذشت شیخ محمد حسن اصفهانی ، مؤلف کتاب جواهر الکلام و شیخ علی کاشف الغطاء در سال 1266 قمری ریاست مطلقه ی علمیه ، به او منتهی شد و مرجعیت تقلید تامه یافت و در جهان تشیّع ،بالاتر از او کسی نبود. معروف است که وی در قوه ی حافظه و سرعت انتقال و حل اشکالات علمی و بلندی همت ،وحید عصر خود بوده و در علم اصول فقه ، مؤسس و مبتکر و بی نظیر بود.
شیخ انصاری تألیفات بسیاری دارد که مهم ترین آنها «المتاجر» یا «المکاسب» و «فرائد الاصول» که به رسائل معروف می باشد.
شیخ در سال 1281 قمری در سن 67 سالگی در نجف درگذشت و نه تنها مال و منالی نداشت ، بلکه مقروض هم بود. شیخ حسن مامقانی که در شمار مراجع تقلید بود، در حاشیه ای بر کتاب «مکاسب» شیخ نوشته و یادآور شده است که : «تمامی متروکات آن مرحوم معادل هفده تومان پول ایرانی بوده و همان مقدار هم قرض دار بوده است».