مکتوب«مهدی تفرشی» در باب فرزند«میرزا ابوالمکارم» و وصول ایشان به پایتخت
هو حضور مبارک بندگان حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین ملاذالمله و الاحکام و الدین«حاجی میرزا ابوالمکارم» مجتهد، مدظله العالی مشرف بوده باشد
19 صفر از تهران عرض شد
قربان حضور مهر ظهور مبارکت گردم: حسب الامر بندگان حضرت مستطاب حجت الاسلام، ارواحنا فداه، روز ورود جناب مستطاب قلبه الانام«آقامیرزا احمد آقا» زیّد عمره، دو سه نفر از نوکرها را برداشته با درشکه مخصوص خود ایشان وارد امامزاده حسن شدم. پس از شرفیابی و دستبوسی با نهایت تجلیل و توقیر، آقازاده را از والا… نموده، خانه ای قبل از ورود، معین کرده بودم، ولی ایام ورود را در منزل حضرت مستطاب آقا ارواحنا فداه بودند. چشم همگی روشن و خاطر مبارک بندگان حضرت آقا بسیار مشعوف و مسرور گردید. حضرات علما و آقایان طهران هم کافتاً[کافهٌ] به دیدن آمدند. خود حضرت مستطاب آقا ارواحنا فداه در لوازم پذیرایی حاضر بودند و بندگان هم در لوازم خدمات از جان و مال، کمر بسته، خصوصاً این چاکر آستان و بنده خاندان در اداء حقوق ولی نعمت خود، همه قسم حاضر و جانفشان و آنچه لازمه نوکری خود بوده، به جا آوردم. امیدوارم بعد از این هم به جا بیاورم. به هر جهت، مقرر فرمودند معلم مخصوص، معین شده، بعد از صفر شروع به درس و مباحثه نمایند. خود حضرت آقا شخصاً مراقب و مواظب حالات ایشان هستند. از هر جهت، قلب مبارک، آسوده باشد و هرگاه فرمایشاتی، خود حضرت مستطاب عالی داشته باشید، مستقیماً به چاکر ارجاع فرمایید. با کمال اشتیاق و افتخار انجام خواهم داد، به جای هم قطارهای زنجان که محرم امور هستند. دو سه روز بود که درصدد انجام امر تلگرافی حضرت مستطاب عالی بوده ام. البته تفضیل را خود حضرت مستطاب ارواحنا فداه، مرقوم داشته اند و به حضور مبارک خواهد رسید. استدعای بذل مرحمت مخصوصه به صدور دستخط مبارک می باشد. قرین عزّ و افتخار گردد.
العبد، مهدی[التفرشی]زیاده جسارت نمی نماید.