رفتن به محتوا رفتن به فوتر

خواب در پشت بام در دهۀ بیست

 

خواب تابستانی بر روی پشت بام های تهران تا پایان دهۀ 20

 

در دهه های ده و بیست شمسی، خوابیدن در پشت بام ها در تابستان ها بسیار رایج بود، حتی اگر خانه آی فضای بزرگی هم داشت، در پشت بام فضایی بود که همۀ آسمان بالای سرت را در تملک تو می نهاد، در بیشتر خانه های قدیمی دور پشت بام را، حفاظی احاطه می کرد، پس از غروب آفتاب، رختخواب ها را روی فرشی پهن می کردند، کم کم خنکای نسیم عصرگاهی بستر را خنک می کرد، به گونه ای که شب هنگام وقتی تن به بستر می کشاندی خنکی آن حسی لذت بخش و غیرقابل وصف به تو می بخشید، در پگاه پیش از سر زدن آفتاب، آسمان رنگ آبی به خود می گرفت و آرام آرام به یاسی پررنگ یعنی آبی آسمانی بدل می شد. پرواز کبوتران در صبحگاه تابستانی و تابش نخستین اشعه های خورشید بر بال آنها تصویری نقره ای و رویاگونه ایجاد می کرد. گاه صدای زنگ شتران که از اطراف برای عرضۀ سیفی جات، خربزه و هندوانه وارد شهر می شدند همراه با تصویر پرواز پرندگان در آسمان خاطره ای دل انگیز و دست نیافتنی را تداعی می کرد. در نیمه شبان اگر تشنگی لبانت را خشک می کرد، جرعه ای آب از کوزه ای که در پشت بام بود خنکای گوارایی به گلوی می داد، سکوت دل انگیز شب هنگام، آسمان صاف و پرستاره که گویا برای خوشه چینی آماده بودند، خاطره ای شیرین از آن روزهای دور تهران است.

برگرفته از کتاب آن روزگاران تهران، سیاه قلم های خسرو خورشیدی

اشتراک گذاری

ارسال نظر

0/100

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.