در شهریور ماه 1320 هنگامی که ایران غافلگیرانه از زمین و هوا و دریا توسط متفقین مورد تجاوز قرار گرفت ارتش ایران نتوانست در برابر تهاجم مهاجمین مقاومت کند با وجود آنکه ارتش ایران مقاومت زیادی نکرد و عملاً تسلیم شد لیکن روابط بین ایران و متفقین نه جنگ بود نه صلح. انگلیسیها علاقه مند بودند که شاه سرکار بماند و آنها بتوانند آزادانه وسائل جنگی خود را با استفاده از راه آهن و راههای شوسه ایران به جبهه های جنگ در روسیه برسانند ولی 2 عامل مانع از آن شد که نظر انگلیسیها عملی شود یکی آنکه روس ها اصرار داشتند که شاه استعفا بدهد و ایران را ترک کند. در اینجا لازم است به سوابق روابط روسیه با رضا شاه اشاره کنیم تا دلیل ترس شاه از روسیه روشن شود. در سال 1917 م امپراتوری روسیه تزاری توسط انقلابیون روس منقرض شد و چون فرمانده قزاق خانه ی ایران توسط نایب السلطنه امپراتوری روس که مقیم تفلیس بود تعیین می گردید لذا از طرف دولت روسیه تزاری فرمانده جدیدی به ایران فرستاده شد فرماندهان روسی قزاق خانه ایران که اکثراً طرفدار سلطنت و امپراتوری بودند از فرمانده جدید قزاق خانه اطاعت نمی کردند و از این رو افسران روسی قزاق خانه تصمیم گرفتند که کودتایی راه اندازی کنند و فرمانده جدید را که از طرف حکومت انقلابی فرستاده شده بود را برکنار نمایند. این کودتا به فرماندهی چند تن از فرماندهان روسی قزاق خانه و همکاری مستقیم میر پنج رضا خان سوادکوهی که در سالهای بعد رضاشاه نامیده شد انجام گرفت و با این کودتا قزاق خانه ی ایران که به مدت 40 سال پایگاه استواری برای امپراتوری روسیه در ایران بود دربست در اختیار انگلیسیها قرار گرفت. روسهای انقلابی مشارکت رضا خان در این کودتا را به دل گرفتند و در ضمن با آنکه دولت جماهیر شوروی رضا خان را برخواسته از توده ی مردم می دانست معهذا کودتای سوم اسفند از نظر روسیه انقلابی یک کودتای انگلیسی و ضد بلشوئیکی شناخته می شد. و دلیل دیگر این بود که برخی از مقامات ایرانی که بعد از حمله ی متفقین به ایران بر سر کار آمده بودند به انگلیسیها این نکته را تفهیم کردند که با توجه به خلقیات تند شاه نمی شود با او کار کرد و بهتر است که استعفا بدهد و برود و برخی از تاریخ نویسان تبعید رضا شاه را ناشی ازتوصیه های فروغی دانستند. باری به دنبال وقایع شهریور 20 قراردادی بین دولت ایران و متفقین امضاء شد که ایران در شمار دول همکار و متفق روس و انگلیس درآمد.در پی آن حتی دولت ایران به دولت آلمان اعلان جنگ هم داد. پس از پیروزی روس ها در نبرد استالینگرا که به تسلیم قوای آلمان در قفقاز انجامید کنفرانسی در تهران با شرکت سران دول متفق برگزار شد که در تاریخ به نام کنفرانس تهران از آن یاد می شود و سران دول متفق تعهد کردند که به محض خاتمه ی جنگ نیروهای خود را از ایران بیرون ببرند.وقتی جنگ تمام شد ارتش دول متفق ایران را تخلیه کردند ولی روس ها نمی خواستند که ارتش خود را از ایران بیرون ببرند و نقشه ی استالین این بود که با ایجاد شورش های محلی، آذربایجان و نواحی شمالی ایران را تحت نفوذ خود نگه دارد در اجرای این سیاست برای آنکه بهانه ای برای حفظ نفوذ خود داشته باشند روزنامه نگاری به نام سید جعفر پیشه وری را که از کمونیست های قدیمی ایران به شمار می آمد و در جنگ جهانی اول به یاری طرفداران بلشوئیک ها در شمال ایران فعالیت های چشم گیری کرده بود واداشتند که در آذربایجان دولت خود مختاری تاسیس کند و خود را رهبر و نخست وزیر آذربایجان بنامد. اکنون 72 سال از این واقعه می گذرد بدین ترتیب کشمکش جهان غرب با اتحاد جماهیر شوروی که در سالهای بعد به نام (جنگ سرد) نامیده شد شکل گرفت و سالیان درازی ادامه داشت تا به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی انجامید.باری 72 سال پیش در چنین روزهایی از یک سو ارتش سرخ در آذربایجان میان یاغیان و اشرار اسلحه پخش می کرد و از سوی دیگر به بهانه ی نا امن بودن مرزهایش از تخلیه ایران خودداری می نمود. سید جعفر پیشه وری که مدیر روزنامه ی آژیر بود و در زمان رضا شاه به عنوان یک بلشوئیک قدیمی مدت 9 سال زندانی شده بود پس از رفتن رضا شاه خود را از تبریز کاندیدای نمایندگی کرد لیکن مجلس شورای ملی از تصویب اعتبار نامه ی او خودداری نمود و به دنبال آن پیشه وری به تبریز رفت و در آذربایجان با تاسیس (فرقه دموکرات) اعلام خود مختاری نمود.