فرمان اعطای حکمرانی و فرمانفرمایی آذربایجان به شاهزاده «محمدعلی میرزا» (اعتضادالسلطنه) توسط «مظفرالدین شاه قاجار» در هنگام عزیمت به تهران در ماه ذی القعده سال ۱۳۱۳ هجری قمری
سجع مهر«مظفرالدین شاه قاجار»:الملك لله تعالی- رسید صیت جهان داوری به ماهی و ماه- ز نقش خاتم سلطان مظفرالدين شاه
آنکه چون به فضل خداوند متعال جلّت قدرته و به عنایت پروردگار لایزال عمّت نعمته در این عهد فرخنده و دولت پاینده که مهد امن و امان و ملجأ اهل جهان و مدار آسمان رفعت و اجلال و مطلع آفتاب شوکت و اقبال است، مفتاح قبض و بسط ممالک محروسه و زمام نشر عدل و تعمیر بلاد و تأمین عباد را که از مقتضیات جهانبانی است، به مفاد انا جعلناک خلیفه فی الارض به دست اقتدار و کف اختیار ما مستودع داشته و تاج سلاطین کیان را بر فرق فرقدان سای همایون مزین و اورنگ خسروان ممالک ایران را به یمن وجود اقدس ما منظور نموده و ذات مقدس همایون ما را مصدر فیوضات نامتناهی و مظهر اوصاف الهی مقرر فرمودهاند تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شئ قدیر. همانا از اثر افاضات و توجه بلا نهایات ذات ملکوتی صفات همایونی ما است که هر یک از ثمرات دوحه خلافت و شهریاری را که نخل وجودش به زیور کمالات آراسته و لوح ضمیرش از انوار انصاف و عدالت پیراسته است و بدون ریب و ریا قدم به دایره عبودیت و فرمانبرداری نهاده و خدمت ولینعمت را بر خواهش نفس و هوا ترجیح داد، به مضمون لنجزینهم احسن ما عملوا دارای مقامات السابقون السابقون اولئک المقربون دعاوی شئونات و اطلاعات امور امارت لشکر و کشور کردند ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ به ظهور مرحمتی بزرگ و شمول عنایتی سترگ و مراتب اعتبار و مدارج افتخارش بیفزاییم. مصداق این مقال شامل حال مصباح مشکوة روح و مفتاح ابواب فتوح غصن رطیب خلافت و شهریاری و رکن رکین سلطنت و جهانداری فرزند گرامی فرزند ارجمند سعادتمند کامکار نامدار «محمدعلی میرزا اعتضاد السلطنه» سردار کل است که در ریعان جوانی و عنفوان شباب در هر مورد و مقام به خدمات عمده دولت از لشکر و کشور همت انتخاب یافته، در اداء تکالیف چاکری حسن کفایت و جان نثاری خود را ظاهر و هویدا ساخته و از هر جهت گوی سبقت در میدان خدمت از همگنان ربوده. در پاداش حسن خدمات فرزند معظم له در این موقع که عازم دارالخلافه الباهره هستیم، حکومت و صاحب اختیاری و فرمان فرمایی مملکت آذربایجان را به فرزند معظم له تفویض و موکول و محول فرمودیم که در آسودگی بندگان خدا که امانت خداوند متعال و ودیعه قادر ذوالجلالند، اهتمامات وافیه به عمل آورد و مکنونات خاطر الهام مظاهر شاهنشاهی را در نظم سرحدات و غیره به عرصه شهود و ظهور برساند. مقرر آنکه علمای اعلام و سادات ذوی العز و الاحترام و امراء نظام و تمام حکام ولایات جزء آذربایجان فرزند معظم را حکمران بالاستقلال دانسته از هر جهت مطیع و منقاد بوده، اوامر و نواهی او را تالی اوامر و نواهی ما بدانند. المقرر مستوفیان عظام و کتبه کرام شرح فرمان مهر لمعان را در دفاتر خلود ثبت نموده، در عهده شناسند.
فی شهر ذی قعده سال پیجی ئیل خیریت تحویل ۱۳۱۳
توشیح بالا از خط شاه: از آنجائی که حضرت باری تعالی این یک مشت رعیت را به ما سپرده و ما را برای آنها راعی قرار داده، ما هم باید همّ خودمان را مصروف به آبادی و رفاهیت آنها قرار بدهیم. لهذا «عتضاد السلطنه» که فرزند ارجمند ماست و آذربایجان هم خانه ماست، این خانه را که در نزد ما عزیز و محبوبتر از همه چیز است، به بهترین فرزند خودمان سپردیم که برای همه آنها باید به مثل پدر باشد. چنانچه در مدت سی هفت سال اقامت خودمان در آذربایجان به همین قسم با آنها رفتار نمودیم«اعتضاد السلطنه» هم تأسی به خودمان بکند.
سند و خوانش: میرغوغا