امپراتوری آلمان، اتریش و عثمانی در شمار جنگ افروزان جنگ بودند. در پایان جنگ این 3 امپراتوری منقرض شدند و امپراتوری روسیه نیز به دلیل بروز انقلاب بلشوئیکی در سال 1917، یک طرفه از جنگ جهانی خارج شد.
آرزوی تمامی کشورها و ملت هایی که مستعمره دولت های اروپایی بودند ، در این جنگ بزرگ این بود که امپراطوری نوپای آلمان در این جنگ پیروز شود و دست استعمارگران روس و انگلیس و فرانسه از کشورهای مشرق زمین کوتاه گردد. ولی با آنکه در آغاز جنگ جهانی اول در جبهه های جنگ برد با امپراطوری آلمان بود ، در سالهای پایانی ورق برگشت و دولت آلمان و متحدین او شکست خوردند و حاصل این جنگ سقوط امپراطوری روسیه، عثمانی ، اتریش و آلمان بود. در 4 سال جنگ جهانی اول همانطور که در شماره های پیشین یادآور شدیم. جاسوسان زبردست آلمانی با صرف هزینه های سنگین ملت های مسلمان از جمله ایران را علیه روس و انگلیس به مقابله مسلحانه واداشتند و چون امپراطوری عثمانی یک دولت مسلمان بود و از متحدین آلمان امپراطوری به شمار می رفت ، در تمام کشور های مسلمان نشین ، جاسوسان آلمانی مردم آن کشورها را علیه روس و انگلیس تحریک می کردند. با شکست آلمان فاتح واقعی جنگ انگلیسی ها بودند. دولت ایران که در این جنگ رویه بی طرفی را در پیش گرفته بود ، برای احقاق حقوق حقی ایران و جبران خسارات بی شمار جانی و اقتصادی که به میهن ما وارد شده بود، هیأت نمایندگی خود را به کنفرانس صلح پاریس اعزام داشت ، ولی این هیأت کاری از پیش نبرد. زیرا انگلیسی ها امیدوار بودند که بتوانند با کمک «وثوق الدوله» قرارداد استعماری 1919 را به تصویب برسانند و یک روش استعماری به سبک مصر در ایران دایر کنند. بدین معنی که هر وزارتخانه تحت نظر یک وزیر ایرانی باشد ولی معاون انگلیسی هر وزارتخانه تصمیمات نهایی را بگیرد و به مرحله اجرا درآورد. در حقیقت انگلیسی ها با تصویب قرارداد 1919 می توانستند بر امور اقتصادی، فرهنگی و نظامی مملکت مسلط شوند. با تمام کوششی که انگلیسی ها کردند و با تمام پول هایی که در این راه هزینه شد ، ملت ایران ایستادگی کرد و «احمد شاه قاجار» هم با به خطر انداختن اساس سلطنت خود از تائید قرارداد استعماری خودداری نمود. نتیجه این رویدادها کودتای سوم اسفند 1299 بود با کودتای سوم اسفند «سید ضیاء الدین طباطبایی» که رهبر سیاسی کودتا بود، نخست وزیر و «رضا خان میر پنج سواد کوهی» با لقب سردار سپه فرمانده قزاق خانه شد. در سالهای بعد تصمیم دولت های پیروز جنگ این بود که سلطنت را در ایران به جمهوریت تبدیل کنند و چون افکار عمومی و روحانیت با جمهوریت موافق نبود به سلطنت عامل نظامی کودتا یعنی سردار سپه تن در دادند. بدین ترتیب مقدمات سقوط سلسله قاجاریه فراهم گردید.