رفتن به محتوا رفتن به فوتر

نامه ای از امیر-18

هو

قربان خاکپای همایون مبارکت شوم            احوال این غلام از تصدق سر مبارک بد نیست. اما امروز تا دو ساعت به غروب مانده در حساب طهران به خدا زحمت سگ کشیدم. بعد به منزل آمدم. همایون، اضطراب مشخصه را که مرقوم داشته بودید، فدوی هم خالی از سر در جمعی نبود که مراتب معلوم شده، فردا می فرمایند عرض می شود. کاغذ«میرزاجعفرخان» را ننوشته ام. سببی دارد که عرض می شود. تازه نبود که عرض این شامی«میرزا احمد»پسر«محمدرضاخان» از تبریز آمده و اما هنوز به تفضیل با نوشتجات ندیده ام. روزنامچه شاهرود رسیده بود، فرستادم به نظر همایون برسد. سربازخانه را انشالله می سازم.

الامر همایون

اشتراک گذاری

ارسال نظر

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.