اعلامیه جامعه علمیه زنجان در پی تخریب بقاع ائمه بقیع ، به تاریخ هشتم شوال ۱۳۴۵ قمری
توضیح : «حاجی میرزا مهدی مجتهد زنجانی» که رئیس جامعه علمیه زنجان بود ، در همین زمینه نامه ای به دوست خود مرحوم «مدرس» نوشت و از او خواست که در مجلس پیگیر این قضیه باشد و مدرس در جواب دوست هم حوزه ای خود که در تهران، درگیر سخت ترین مسائل سیاسی آن روزگار بود ، به این جواب مختصر قناعت کرد : «جُعِلتُ فَداک» از قیامت خبری می شنوید ، دستی از دور بر آتش دارید. مدرس
منظور مرحوم مدرس اشاره به وخامت اوضاع سیاسی ایران در آن روزها بود. این جوابیه کوتاه حاوی اشاره ای است به اوضاع آن روز کشورمان و مبارزات سیاسی مدرس در ماجرای تغییر سلطنت.
آیت الله مدرس
***
از جامعه علمیه زنجان ، توسط آقایان حجج الاسلام دامت برکاتهم
خدمت عموم برادران اسلامی، وفّقهم الله تعالی
ای ارباب همم وعزائم ، ای اصحاب کرَم و مکارم : چه شد آن همم عالیه که در دل اِعلاء کلمه حقه کوههای بزرگ را از جا برمیکند؟! کجا رفت آن عزائم ثابته که در سبیل طرد کلمه باطله ، سیلهای بنیان کَن را ازجلو، سدّ می بست ؟! و میکشت و کشته میشد ، میبرد و می برُید ،آن همت و عزیمت بود که لواء اسلام را در شرق و غرب عالم بلند کرد ؛ و آن غیرت و عصبیّت بود که رقاب گردنکشان را بر احکام اسلام منقاد نمود؛ ” و مآتوا و عاشوا بحسن الذکرِ بعد همُ و نحن فی صوُره الاحیآء ، امواتُ ” اکنون سستی و تقاعد مسلمین و ضعف نفس ایشان برعکس(قدرت سابق است و لذا) دشمنان کلمه حقّه را بر تضییع مقدسات اسلام ، قویدل کرد ،تا بتدریج جرئت پیدا کرده ، به تخریب مشاهد مشرفه که سامعه ارباب غیرت ، از شنیدن آن به نهایت متوحش است ،علی رئوس الاشهاد(آشکارا) ، مرتکب شدند، که هرگاه مرد با تعصب از حزن و اندوه و غصه ، قالب از روح تهی کند، مورد ملامت نخواهد بود؛ ای مردان با تعصب اسلام درخواب هستید؟ بیدار باشید!! و هرگاه غفلت ، مستولی تان شده ، متنبّه باشید؛ و اگر تنبلی و کسالت ، دامنگیرتان شده ، مستعّد جواب رسول خدا باشید؛ علاوه از مسئولیت اخروی ، مهیّای ذلت و مهانت دنیوی نیز بوده ، آماده رقّیت و اسارت باشید؛ سر از انفعال چگونه بدر آریم که یک عده از اعراب نجد ، به تحریک اجانب، خوابگاه اولیاء دین ما را خراب کنند! حیثیت ما را بردند، عزّت ما را سلب کردند، عِرض ما را هتک نمودند، ناموس ما را دریدند؛ (آیا)باز زندگی را بر خود گوارا خواهیم دید و باز احترامی بر خود خواهیم انگاشت؟! باز خود را در جزو ملل حَیّه عالم خواهیم شمرد!؟ ای برادران: اگر هیچ نمیتوانید لااقل این را میتوانید که مجمعی تهیه کرده، همه هفته در آنجا جمع شده ، به صدای استغاثه و استنصار که از اطراف عالم بلند شده ، گوش فرا دهید و در تعقیب آن ؛ صدا به صدای ایشان داده و به دولت متبوعه خود عرض و الحاح کنید، البته دولت ما دولت اسلام است ، رجال ما رجال اسلام ، ایشان نیز با ما شریک در تآثرات قلبیّه هستند؛ جبر این کسر(جبران این نقصان) و رتق این فسق(پرکردن این خلاء) از مضمَرات مهمه قلوب ایشان است ، امّا سیر ایشان (دولتیان)در این خط، تابع احساسات نوعیه است ، باید شما برادران به اتحاد هم از ابراز آن فروگذار نشوید تا شاید دولت متبوعه ما بر طبق احساسات مردم به اتفاق سائر دول اسلامیه این آتش خانمان سوز را خاموش کنند.
زیاده دوام توفیقات قاطبه مسلمین را بر حفظ شعائر اسلام از حضرت حق تعالی خواستاریم.
سجع مهرها: یاحسین -من بعدی اسمه احمد(آمیرزااحمدآیت اللهی)– محمد خلیل- عبدالکریم(شیخ عبدالکریم خوئینی)- عباس- علی النقی(میرزاعلی النقی حلًی)-زین العابدین(آشیخ زین العابدین عابدی) – علینقی الحسینی(ولائی زنجانی ،پدربزرگ مادری جناب آقای شبیری -حسین منی وانامن حسین(اقاشیخ حسین دین محمدی) العبد یحیی(آقاشیخ یحیی طارمی)-اسمعیل(آقا شیخ اسمعیل دیزجی) – فضل الله (شیخ الاسلام) – ” مهدی الموسوی”(حاج میرزامهدی مجتهد )
*و خط متن هم به خط خود مرحوم حاج میرزا مهدی زنجانیست.