هو، فدایت شوم ،رقیمه کریمه جواباَ شرف وصول بخشید، از سلامتی جناب مستطابعالی کمال خوشوقتی حاصل گردید؛ اشتغالی که به سوگواری و عزاداری دارند، اسباب غبطه بنده است، زیرا که ضیق امور معاشیه و کثرت واردات خارجیه، دو سال، بلکه زیاده است که مرا از این سعادت دور و از این فیض، محروم داشته، وضع حاضر بلد هم اکتفاء به اقلّ نیست! امیدوارم که قِسم دیگر فتح البابی شود. درباب ایضاح[نام کتاب تالیفی ایشان] به دو مطلب اشاره فرموده بودند: یکی وجود اغلاط کتابتی،و این نبود مگر به جهت اینکه تصحیح و مقابله آن به دیگری حواله شده بود و کاتب هم بالطبع غلط نویسی نمود! وبنده هم مجالی برای مراجعه به اصل نسخه نداشتم ، معذالک غلط مُعطِّلی ندارد؛ بعد ذالک کله[بعدتصحیح کامل]، نسخهِ تصحیح شده خدمت باشرافت خواهم فرستاد.
اَما الاشاره الثانیه :بنده هرچه نوشته ام “عن درایه و تدقیق” نوشته ام و بسیار آرزومند هستم که در هر موردی که علماء و آقایان کثرالله امثالهم، ایراد و یا اعتراضی داشته باشند، بیان بفرمایند تا رفع شبهه برای من و یا ایشان بشود، فخرالدین رازی که نیستم ،بگویم:” لو اَنّ اَهل الارض اجتمعوا علیّ ان یوردوا علی هذه المقاله حرفاَ و احداَ ،لَما قدروا ” !(اگرتمام افراد از اهل زمین جمع شوند، ایراد و اشکالی بر مقالاتم نتوانند بگیرند!!) ، انتهی(کلام فخر) اینکه بسیارممنون هستم در این فقره ، زیرا که اختلاف انظار، خود، سرچشمه تکامل علوم است و ..هیچ مطلبی آخریتی ندارد! ” الحکمه ضالّه المومن”(اسرارِ دانش هماره گمشده مومن است)،و (از طرفی) این هم معلوم است که ” مَن الّفَ فقد استهدف” (هرآنکه تالیف کتابی کند پس خود را آماج تیر منتقدین نموده) و نُسخ این مختصر اکنون در طهران انتشاری دارد و به بلاد دیگر هم برده اند و هرمطلبی(اصلاحیه)که باشد به جان و دل پذیرفته میشود. مسئله گویا اختصارش مستحسن تراست(درکتاب ایضاح السُبل فی التعادل والتراجیح)، زیرا عبارات کافیه خود را دارد و عربی است و بحمدالله عربی مُضَری است [زبان عربی باگویش ساده همه فهم] نه کان یکون عجمی؛ وخالی ازاغلاق است و تعقید[نوشتارعربی که غیرعربها بکارمیبرند که پرازتعقیداست] ،”مع مافیه من المطالب الغامضه التی یعقلها کلّ ذی حظ عظیم” [درعین حاوی بودن نوشته ام به مفاهیم مهمه و نکات جالب برای بهره بردن افراد بیش خواه]
رساله مبسوطه در اجتهاد و تقلید و فروع آن با مطالب محکمه و عبارات جزیله نوشته شده[کتاب التنقید فی احکام التقلید] خداوند، توفیق طبع آنرا هرگاه فراهم فرماید، گویا در نظر علماء اعلام و فقهاء عظام، ادام الله حراست هم خیلی وقع پیدا کند، زیرا که در حقیقت خیلی کتاب مبسوطی شده و بسیار خوش عبارت است. هرگاه کسی نداند که بنده تصنیف کرده ام و به نظر حقارت که لازمه تعاصر[همزمانی باحاضرین] و یا سوءظن نبیند، یقین خواهد کرد که از تصنیفات قدماء اصحاب است. امیدوارم هرگاه یک نسخه به ملاحظه مرضیه برسد،مطلباَ وعبارتاَ خیلی تمجید میفرمائید! و آنرا درباب خود از بهترین فرض فرموده، حیّاَ و میّتاَ بنده را ازدعای خیرمحروم نفرمائید. شاید نیّت بنده این بوده است که میانه خود از آتش وافری که اندوخته ام و افروخته ام حائل بشود زیرا که مظنون اینست که از عمر چندان باقی نمانده باشد!
واسئل الله ان یرید لکم العافیه والعزّه و ان یرحمنی و عن زِلالی بمحمد و آله الطاهرین علیه و علیهم الصلوه و السّلام
زیاده چه عرض شود.
توضیح: نامه ای از حاجی میرزا ابوطالب زنجانی به برادر بزرگش حاجی میرزا ابوالمکارم پیرامون تالیفات جدید خود.