نامه خصوصی«سردار مسعود»به«حاج میرزا ابوالمکارم زنجانی» و مشورت در باب اوضاع حکومت خمسه
خدمت جناب مستطاب شریعتمدار، مروج الاحکام«آقای حاج میرزا ابوالمکارم» حجت الاسلام سلمه(الله)تعالی مشرف گردد.
۲۴ شهر جمادی الاولی ۱۳۲۷
به عرض می رساند رقیمه کریمه جناب مستطابعالی واصل گشت و از فرمایشات مندرجه و اشاراتی که فرموده اید، آگاه شدم و تصدیق دارم. ولی خوب است اندک غوری بفرمایند که مطلب حضرات چیست و پس از این که دیشب«جناب مظفرالدوله»آمدند و مذاکراتی شد و ترتیباتی داده شده بود، دیگر بستن دکاکین برای چیست؟ همچو اشارات دارد که بنده در این مطالب نظرم به دیگران است و خیال کنند اشتباه است. مفسد هر کجا باشد و هرکه باشد، مترود(مطرود)است و گوش به حرف آنها داده نشده و نخواهد شد. ملاحظه فرمایید یکی از اظهارات آنها که ترتیب نظمیه و مراقبت از شهر است، اقدام شده چه اوضاعی فراهم می کنند. مقصود این که خوب است این نصایح را به حضرات فرمایید که بی جهت خود را به زحمت نیندازند و حفظ شهر و شان خود را داشته باشند که بدنام نشوند و مشغول کار خودشان باشند و نعمت آسایش را به رایگان سلب نکنند. واِلّا بنده در فرمایش خیرخواهانه جناب مستطابعالی همیشه حاضر و مترصد بوده و هستم و مقصودی ندارم، دل بستگی زیاد هم ندارم. اهل این بلد، فکر کار خودشان باشند و فرض است بر جناب مستطابعالی که هدایت به آنها بفرمایید و از حالات کج دورشان بدارید. از جهت من اطمینان حاصل است برای جناب مستطابعالی، بیشتر زحمت است.
* به عرض می رساند: مطالب که بنده می گویم تمامِ قول است، بفهمید سوال دیگر چه می گویند و چه خواهند تا قرار آن داده شود.
«سردار مسعود»