نامه «سعدالملک» و اعلام ارج گذاری خدمات خود در خمسه از طرف خوانین مهم منطقه به دربار
نمره 2833 شعبان- فدوی هرگاه در خدمات دولتی مغرض وغیر امین باشد، نسبت به دو فوج سرباز و دویست و پنجاه نفر توپچی و سیصد نفر سواره که البته پنج هزار نفر عیال و بسته و صد هزار تومان ملک و علاقه دارند و در اداره جلیله نظام همیشه باید مغرضانه سلوک نماید و از آن طرف هم چون آنها غرض نفسانی و خیال اخلالی ندارند، از کلی و جزئی کارهای خود را راجع به حکومت میکنند. حتی«مظفرالدوله» و«علینقی خان» و«ذوالفقار خان» کارهای شخصی و عیال و معاش خود را تفویض به فدوی کردهاند. روزی هم که بندگان اعلیحضرت، ولی نعمت کل روح العالمین فداه فدوی را مامور خدمت خمسه فرمودند، مقرر شد که یکی از جهات انتخاب تو برای این خدمت آن است هیچ دو شاخه نباشد شاهسون و حکومت و هر چه هست در تحت حکم واحد باشند. حالا که به توجهات ملوکانه، تازه مردم دانستهاند که عموها بدون استثناء در تحت اختیار و اقتدار یک حکم هستند، رئیس تلگراف به دست آویز چهار پنج نفر فراری و خورده حرفش اسباب اخلال و توهین حکومت شده است و میخواهد دکانی در مقابل دکان حکومت با هم تجار باز کند و حال آنکه بر فرض بودن تاجر اگر بنای شخص به هوای نفس و غرض نباشد، در کمال خوبی و سهولت ممکن است که به اطلاع و صواب دید و تقویت حکومت کارش را منظم داشته باشد. چنانکه اهل نظام همین کار را کردند و میکنند. فدوی در این ولایت کار شخصی و علاقه موروثی ندارد. خدمت دولت است و رعیت شاهنشاه مالک الرقاب و تماماً دلسوزی و تمیز و رعایت حفظ آبرو و بی غرضی و مطیعی و انصاف. فدوی کمتر از رئیس تلگراف نیست. جناب«آصف الدوله» هم وزیر تجارت بود. در بعضی ولایت که حاکم و امین و بی غرض میدانست، کلیه به او راجع میکرد و پاره ولایات که اعتماد به رئیس تلگراف داشت، او را اختیار می داد. به چند ولایت هم مامور از اداره مخصوصه تجارت فرستاده بود. کار مغرضانه اینطور است نه آنکه هر جلف غیرمحجوب را نقطه مقابل حکومت قرار بدهند. ترجیح این شخص در خیرخواهی دولت و ملت بر فدوی چه چیز است و از چه راه است؟ الامر العالی مطاع مطاع
«میرزا حسينقلي خان نظام السلطنه مافي»(سعد الملک) در سال 1248 هجری قمری در تهران به دنيا آمد. وي منسوب به ايل مافي (از ايلات اطراف قزوين) بود که به فرمان«شاه عباس» از کوهستان ساوجبلاغ کوچانيده شدند و به ري و قزوين آمدند. «نظام السلطنه مافي» که در دوران قاجار داراي منصب و مقامي بود، بارها در ايلات و ولايات ايران به حکومت منصوب گرديد. او در ابتدا منشي«سلطان مراد ميرزا حسام السلطنه» بود و در سال 1287 هجری قمری به حکومت اصفهان برگزيده شد. سپس در سال 1291 قمری به حکومت يزد منصوب و ملقب به«سعدالملک» گرديد. در همان سال(پس از حکومت يزد) به حکومت بوشهر و دشتي و دشتستان رسيد و تا سال 1293 قمری در آن ديار حاکم و به اجراي دستورات مرکز مشغول بود. پس از آن«نظام السلطنه» مدت 3 سال به رياست ادارۀ غله دولتي برگزيده شد و سپس مأمور گمرکات و بنادر گرديد. اين مأموريت را نيز تا سال 1300 عهدهدار بود. از 1299 تا 1301 رياست گمرکات جنوب را داشت. در سال 1302 به حکومت خمسه مأمور شد و در 1303 حاکم خوزستان گرديد.
سند و خوانش: میرغوغا