تلگراف یکی از مامورین دولتی خطاب به«رفعت السلطان*»در دوران صدارت«مشیرالسلطنه»درباره عدم موافقت اهالی با حکومت وقت، مربوط به دوران استبداد صغیر از قریه«سیاه دهن»(شهر تاکستان فعلی)
از قزوین به طهران
آبدارخانه همایونی، حضورجناب مستطاب اجل آقای«رفعت السلطان» دام اقباله
سه طُغرا برات هزار و پانصد تومان با پست ارسال شد. امروز یک ماموراز شهر آمد، تلگرافی از«مشیرالسلطنه» آورد که سیاه دُهُن(تاکستان فعلی) کما فی السابق با حکومت است،(با اینکه)عموم رعیت و ریش سفیدان(آن محل)گفتند ما جزو حکومت نخواهیم شد! در این یک ساله حکومتی، تمام اموال ما را بردند و هیچکس به فریاد نرسید، اگر این عمل برگشت حقیقه دارد(و لازم به عکس العمل است) عموماً با زن و بچه به طهران می رویم. (متعاقباَ)خواستندعموماً حرکت کنند، نگذاشتم، فقط ده نفر ریش سفیدان حرکت کردند. محض اطلاع عرض شد، تفصیل کتباً عرض خواهم کرد. از«سیاه دهن»عرض شد. حاجی حسین خان؟
تاریخ ۵ شهرشعبان، عصر، پیجی ئیل سنه ۱۳۲۶(ق)
- «رفعت السلطان» از سادات«امیرشاهی» قزوین بود و دختر«عبدالصمد میرزا عزالدوله»(برادر ناتنی ناصرالدین شاه) را به همسری داشت، یعنی شوهر خواهر«قهرمان میرزا سالور»(عین السلطنه) بود. وی از اعضای انجمن مجاهدین قزوین به شمار می آمد که در ذیقعده سال ۱۳۲۵ قمری برای پاسداری از مجلس به تهران رفتند.«رفعت السلطان»پس از فتح تهران به دست مشروطه خواهان در سال ۱۲۸۸خورشیدی از جمله بنیانگذاران عدلیه قزوین بود.
خوانش: میرغوغا