گذری در زیر بازارچه حمام نواب و «داییِ فالوده فروش» که محل دکۀ او در قسمت بالاتری از دیگر مغازه ها قرار داشت.
در فاصلهی میان خیابان های امیرکبیر، سیروس و ری، گذرگاههای معروف تهران قدیم نظیر گذرهای میرزا محمود وزیر، عزت الدوله، نصیرالدوله و … قرار داشت. در این مناطق خانه های بزرگ و کوچک تهران جای گرفته بود که هر یک از آنها اسلوب معماری اصیلی داشتند. در این جایگاه زمانی منزل سفیر فرانسه یا بر اساس آنچه گفته میشد سفارت فرانسه قرار داشت، در کنار یکی از این منازل زیبا که سر در قشنگی داشت، درخت مو و پیچ امین الدوله آی بود که زیبایی حیرت آوری به کوچه می بخشید. کسی که محصلین مدرسه بَدر و مدارس اطراف با علاقه او را دایی صدا می کردند، در امروز خاطراتم حس می کنم. این شخص خود صاحب ذوق طراحی و زیباشناسی بود، چون در دکه ای راهرو مانند به عرض 5/1 متر و طول اندکی بیشتر چنان هنرمندانه شاخه های پیچ امین الدوله و مو منزل بزرگ کنار دکه را با سیم و بند و طناب به بالای دکه خود کشانده بود که سابه بانی زیبا برای بچه ها که بیشتر مشتریانش بودند درست کرده بود.
در گرمای اواخر بهار دایی پالوده ای لذیذ درست می کرد، او یک قطعه یخ بزرگ طبیعی را (یخ های بلوری را آن دوران از یخچال ها می آوردند) در پیشخوان دکه می گذاشت و با اره ای مخصوص آن را می برید و به شکل نوعی برف خاص خودش در می آورد، بعد هم در پیاله های کوچک سبز رنگ فیروزه ای می ریخت، از طرف دیگری که در آن مخلوط آب و یخ وجود داشت، رشته های نشاسته ای سفید رنگ را که همانند رشته های مروارید بودند روی برف تراش خورده می ریخت و از یک بطری بسیار تمیز که روی آن قرقره ای بود که بخشی از آن را بریده و قسمتی از بطری را در آن فرو کرده بود و محتوایش سرکه شیره بود، از آن در ظرف پالوده می ریخت و بعد به دست مشتری ها که با اشتیاق منتظر گرفتن آن بودند می داد. در سر و صدای بچه ها ترنم پرندگانی که دایی در قفس داشت فضای صمیمانه ایجاد می کرد، یادش گرامی باد.