«ناصرالدین شاه قاجار»
«ناصرالدین شاه» با وجود استبداد مفرطی که داشته، گاهی از اوقات، مردمی از طبقات فرودست به او حرف های گوشه دار می زدند و او تحمل زیادی از خود بروز می داد و خویشتنداری می کرد و طرف مقابل را به هیچ وجه، مورد خشم و غضب خویش قرار نمی داد. از آن جمله است: در سال 1301 قمری، زن«خداداد زرتشتی» باغبان سلطنت آباد مابین حسین آباد و سلطنت آباد در دره سیلابی، کشته شد و شاه کنت رییس پلیس(رییس شهربانی) را مامور رسیدگی به این کار کرد. او هم تحقیقاتی در اطراف موضوع به عمل آورد و یکی از زرتشتی ها را مرتکب عمل، قلمداد نمود.«ناصرالدین شاه» در یکی از روزها که از میان باغ سلطنت آباد عبور می کرد،«خداداد» باغبان را دید و به او گفت:«چرا زنت را شب بیرون می فرستی که کشته شود؟» باغبان بی درنگ جواب داد:«من تصور می کردم که در مملکت شما شب و روز نیست، ما خوابیده ایم و شما بیدارید. بنابراین با اطمینان فرستادم!» شاه پس از شنیدن این جواب، هیچ نگفت و اسب خود را راند و دور شد.