نامه یکی از وزرای دوره استبداد صغیر به«مرحوم حاجی میرزا ابوطالب زنجانی» و اظهار انجام توصیه درخصوص«شیخ احمد» و شرحی از درگیری مجاهدین با قشون قزاق
هو ۱۱
به شرف عرض حضورمبارک شریعت ظهورعالی می رساند:
دستخط مبارک زیارت و مفتخرشدم؛ خداوند سایه ات را ازسرم کم نگرداند، خوشی فدویان نسبت به دلخوشی آن وجود مسعود مقدس است، خداوند این نعمت عظمی را سر ازاهل اسلام نگیرد، انشااله تعالی.
درفقره جناب مستطاب شریعت مآب«آقای شیخ احمد»(احتمالاً طارمی)سلمه اله تعالی، مرقوم فرموده اند(اید)؛ خود این بنده مرید مخصوص ایشان هستم؛ حضرت مستطاب عالی مُدظله العالی هم مرقوم فرموده اند(اید)،مزید بر ارادتم شد. حسب الفرمان الان فرستادم«یوزباشی محمد» را آورده، در حفظ مقامات ایشان، لازمه سفارش را می نماید و از مرکز هم استدعای قدغن(تائید)می کند. خاطر مبارک آسوده باشد و جناب شیخ هم مطمئن باشد، بعد از فضل خداوند مثل بنده مریدی دارند.
در باب طهران: فعلاً اسباب تلگرافخانه نشسته و کار نمی کند! تا عصر گویا(تعمیرات)تمام شود ومخابرات برسد؛ از قرار تقریرِغلام پُست در پُل کرج مجاهدینِ معروف به قزاق حمله می برند، هفت عراده توپ هم همراه داشته اند، به دستورالعمل«پولکونیک» رئیس قزاقان فراراً عقب می نشینند، قشون قزوینِ جری شده،عقب می مانند، قزاقان جنگ و گریز کرده تا به مهمانخانه شاه آباد می رسند، جماعت قزاق درآنجا سفتاق(سفطاق=سنگر) و کمین داشتند، توپ های ساچمه به سمت مجاهدین خالی شده، قزاقان (مجاهدین را)احاطه نموده و زیاده مقتول و اسیرمی گیرند وتوپ های مجاهدین هم نصیب دوستان می شود.
فعلاً حرکتی درثانی(مجدد) از قشون مجاهدین ذکر نشده؛ غیر ازاین خبری ندارد. واللهُ اعلم
زیاده جسارت است.
خوانش: میرغوغا