رفتن به محتوا رفتن به فوتر

روایتی همزمان از قتل «ناصرالدین شاه»(شاه شهید)و اتفاقات پس از آن- ثبت در پشت جلد نسخه ای خطی از قرآن

کتابت 131 کتابخانه ملی

«پوشیده و مخفی نماناد که سلطنت پادشاه جمجاه«ناصرالدین شاه» پنجاه سال بدون کم و زیاد به طول انجامید. در هفده سالگی بر تخت سلطنت نشست و در شاهزاده عبدالعظیم شخصی درلباس زنانه وقتی که سلطان مقتدر سر از سجده ثانی برداشت، «پیشتو»به سرش زد. بعد از چهل دقیقه به تاریخ شب جمعه هفدهم  شهر ذی القعده الحرام از دنیا رفت. انقلاب در ایران بخصوص در یزد و کرمان و فارس واقع شد و خطرات سارقین والواط جمیع دوابّ ومواشیّ ِهرجا را چاپیدند وبردند. ولیعهد که در تبریز بود، می گویند الآن که روز عیدغدیراست، به تخت سلطنت در دارالخلافه طهران قرارمی گیرد تا بعد چه خبر برسد والله اعلم. والحمدلله رب العالمین در تبریز و فارس و اصطهبانات، حضرات سارقین دستبردی نکردند و در این سنه بسیار بر مردم بد گذشته و می گذرد ! اولاً: ملخ خارکی شش سال پی درپی آفت اشجار و بُن (شده ) وسیلاب خانه ها را منهدم به نوعی که حدّ خانه ها معین نمی شد و ناخوشی بسیار و نفاق اهل بلد(دامنگیراست) ! خدا وسیله سازد و دنیا قراری گیرد و سلطان ، مقتدر شود و ملخ برطرف شود و قلب ها با یکدیگرصاف و مهربان بشود که همه آسوده باشند.

به تاریخ هجدهم شهرذی الحجه الحرام من شهور سنه ۱۳۱۳

کتبه اقلّ خُجه رفیع ، هرچه آید سال نو گوییم یاد از پارسال!»

سند از میرغوغا

اشتراک گذاری

ارسال نظر

هستان روایت‌هایی است از دل تاریخ به قلم محسن میرزایی

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به محسن میرزایی می‌باشد.