می آمد و چهره از عرق، تر کرده- چوگان به کف و اسب ز جا بر کرده
اندر خم زلف های مشک آلودش- دل های شکسته، خاک بر سر کرده!
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.